بودای بینی سیاه :

راهبه‏ای که در جستجوی روشن‏شدگی می‏کوشید ،
مجسمه‏ی بودا را ساخت و آن را با برگ‏های زرین پوشاند.
هر جا می‏رفت مجسمه را با خود می‏برد.

سال‏ها گذشت. هنوز چنین می‏کرد.
به دیر کوچکی در یک دهکده رسید که از مجسمه بودا بسیار در آن بود
و هر یک مختصاتی ویژۀ خود داشت.

راهبه می‏خواست عود در پیشگاه مجسمه خود دود کند ،
ولی چون نمی‏خواست بوی عطرآگین آن به سایر مجسمه‏ها برسد ،
دودکشی درست کرد که دود را فقط به مجسمه خودش هدایت می‏نمود.
این کار سبب شد بینی بودای زرین سیاه شود و آن را خیلی زشت کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد